
پدر!
میخواستم درباره ات بنویسم؛
گفتم: یداللّهی؛
دیدم، علی است.
گفتم نان آور شبانه کوچه های دلم هستی؛
دیدم علی است.
خلوص تو در عشق ورزیدن را نوشتم و روح تو را از هر طرف پیمودم،
به علی رسیدم.
آنگاه، دریافتم که تو،
نور جدا شده ای از آفتاب علی هستی،
تا از پنجره هر خانه ای،
هستی را گرما ببخشی ؛
و اینگونه بود که علی علیهالسلام ،
نماینده خدا و نبی شد
و پدر، نماینده علی علیهالسلام .
و افسوس پدر باز گشتی کنار نور و آفتاب اصلی ات..
میسپارمت به حق و مولا علی (ع)
دوستت دارم عشق جان ...
جایگاهت سبز باد کنار مولایمان علی (ع)
مولا جان هوای پدرم را داشته باش