سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

پدر! می‏خواستم درباره‏ ات بنویسم؛ گفتم: یداللّهی؛

پدر!
می‏خواستم درباره‏ ات بنویسم؛
گفتم: یداللّهی؛
دیدم، علی است.
گفتم نان‏ آور شبانه کوچه‏ های دلم هستی؛
دیدم علی است.
خلوص تو در عشق ورزیدن را نوشتم و روح تو را از هر طرف پیمودم،
به علی رسیدم.

آن‏گاه، دریافتم که تو،
نور جدا شده‏ ای از آفتاب علی هستی،

تا از پنجره هر خانه‏ ای،
هستی را گرما ببخشی ؛
و این‏گونه بود که علی علیه‏السلام ،
نماینده خدا و نبی شد

و پدر، نماینده علی علیه‏السلام .

و افسوس پدر باز گشتی کنار نور و آفتاب اصلی ات..

می‌سپارمت به حق و مولا علی (ع)

دوستت دارم عشق جان ...

جایگاهت سبز باد کنار مولایمان علی (ع)

مولا جان هوای پدرم را داشته باش